گلایه شارومن از زلزلهها و جواب مهندسی به شارومن ها

خبر زلزله پیچید خدایا کافی ست
حق دلپاک ترین مردم دنیا این نیست
مادران وطنم غصه فراوان دارند
ای خدا حکمت این زلزلهها دیگر چیست؟
آقای شارومن عزیز که من صدا تون رو خیلی دوست دارم حتی یک قطعه زیبا از شما هم تو صفحه اینستاگرامم به نام mehrdadranjbar_eng به اشتراک گذاشتم در آهنگی که در مورد زلزلهزدگان و دلجویی از آلام مردم بیخانمان شده کرمانشاه خواندید از خداوند در خواست کردید که دیگر زلزله کافی ست و دلیل شما هم برای این درخواست دلپاکی مردم عزیز وطنمان و غصه فراوان مادران این سرزمین بود؛ در نهایت از خداوند حکمت زلزلهها را خواستار شدید.
هنرمند ارجمند وطنم آقای شارومن، اگر به درد دل و جواب علمی یک مهندس ساختمان دارای سالها تجربه اجرا، طراحی و نظارت ساختمانهای مختلف، در مورد زلزله و ساختمانهایی که هموطنان من میسازند گوش کنی فکر کنم نه تنها جواب خودت را دریافت میکنی بلکه از دوستان شاعر یا آهنگساز خود درخواست کنی تا شعر یا آهنگی در زمینه صحبتهای من برات بسرایند یا بسازند و تو اجرا کنی.
شارومن عزیز قبل از هر چیز به تو بگویم که برعکس آنچه که مردم و غیر کارشناسان فکر میکنند زلزله بلای طبیعی نیست بلکه فقط یک پدیده طبیعی است که سودجویان و کار ناشناسانی که منافع شخصیشان نمیگذارد مهندسی و علم روز را به رسمیت بشناسند آن را تبدیل به یک بلای کاملاً مصنوعی و ساخته دست بشر میکنند؛ یعنی برعکس آنچه که شاید همه فکر کنند زلزله یک بلا از طرف خداوند است نه تنها اینچنین نیست و یک بلای طبیعی و الهی نیست بلکه یک موهبت طبیعی و الهی است که طی آن انرژیهای مازاد زمین آزادشده در صورتی که این اتفاق نیفتد در اثر انباشته شدن این فشارها در زیرزمین، احتمال انفجار و تخریب وحشتناک کره زمین در یک آن وجود دارد. از این مورد که بگذریم دانشمندان و محققان فراوانی طبق تحقیقات خود در زلزلههای گوناگون بر این باور هستند که زلزله اثر مثبت بر اکوسیستم و طبیعت موجود میگذارد.
لذا الآن حکمت زلزله را به صورت علمی دانستیم و دانستیم که زلزله باز هم اتفاق میافتد و این یکی از طبیعیترین آهنگهای عالم هستی است که در جایی مثل وطن ما این آهنگ طبیعی نه تنها گوشخراش بلکه جان خراش، زندگی خراش، منابع ملی خراش و خلاصه هر چیز فکرش را بکنید خراش میشود؛ اما در کشور به شدت زلزله خیزی مثل ژاپن همین آهنگ، گوشنواز، جان نواز، زندگی نواز، تکنولوژی نواز، فرهنگ نواز و خلاصه به جای همه چیز خراش همه چیز نواز میشود؛ دلیلش چیست؟! حکمتش چیست؟!
دلیل آن در کشور ما متأسفانه فقط و فقط اجرای ساختمانها توسط غیرمتخصصها و بها ندادن به مهندسان کشور به خصوص مهندسان دارای تجربه هست.
در ایران ما متأسفانه فرهنگ غالب این است که هزینههای خدمات مهندسی هزینههایی زائد و اضافی است که به ساختمانسازی تحمیل میشود لذا هر کس بتواند در ساختوسازهای خود به نوعی از این هزینهها فرار کند یا آنها را کم کند زرنگی کرده است حال آنکه میبینیم نتایج تخریبها، بیخانمانیها، عزیز از دست دادنها و از بین رفتن ثروتهای ملی کشور در زلزلهها کاملاً خلاف این تصور غلط را ثابت کرده است. میبینیم که هر جا قوانین ساختمانسازی به خوبی اجرا شده است و کار به دست مهندسان طراحی، اجرا و نظارت شده است کمترین مشکلات را در وقایع اینچنینی داشتهایم؛ که برای اثبات این مدعا میتوانید تصویر زیر را مشاهده کنید.
این تصویر عکس آماری هست که سازمان نظام مهندسی فارس از زلزلههای مختلف کشور تهیهکرده که در آنها میتوانید رابطه بین تلفات زلزلهها و استفاده از خدمات مهندسین ساختمان را به خوبی ملاحظه بفرمایید و صد البته قضاوت با خودتان.

آقای شارومن عزیز ملاحظه فرمودید که اگر مردم عزیز کشورمان به مهندسین و حرفه ایهای صنعت ساختمانسازی اعتماد کنند و در صدد حذف آنها برنیایند و به جای حذف این دلسوزان و کار بلدهای واقعی و خانهنشین کردن آنها بگذارند هر کسی در تخصص خود مشغول به کار باشد آنگاه فکر میکنید مادران وطن در حوادث طبیعی به دلیل خرابی خانههای خود عزادار عزیزان خود شده یا بیخانمان خواهند شد؟!
شاید بگویید همه مهندسان کار خود را خوب انجام نمیدهند! در جواب باید گفت مگر همه پزشکان دنیا کار خود را خوب انجام میدهند یا همه وکلا کار خود را خوب انجام میدهند یا… پس چرا وقتی مریض میشویم هرگز به خود نمیگوییم که حالا که تعدادی از پزشکان کار خود را خوب انجام نمیدهند پس ما برای درمان به یک پارچهفروش مراجعه میکنیم! یا حالا که عدهای از وکلا کار خود را خوب انجام نمیدهند چه دلیلی دارد وقتی یک پرونده قضایی داریم به یک وکیل مراجعه کنیم نزد یک نجار میرویم!!!
هیچ یک از ما هرگز بر حسب اینکه شاید عدهای در یک صنف کار خود را خوب انجام ندهند تمام اهالی آن صنف را بد نمیکنیم یا وقتی کاری تخصصی داریم به صنفی دیگر مراجعه نمیکنیم. مهندسی نیز نباید از این مقوله جدا باشد؛ به صرف این که شاید عدهای مهندس کار خود را خوب انجام نداده باشند یا برخی کارفرمایان به درستی یا با تصورات اشتباه از مهندس یا تیم مهندسی خود راضی نباشند دلیل نمیشود که کل جامعه مهندسی کشور را کنار بگذار بم و هر کس از هر تخصصی از راه رسید ساختمانساز بشود. این طرز فکر به شدت اشتباه است و متأسفانه محکوم است به اتفاقات بسیار ناگواری که در حوادث طبیعی کشور به خصوص زلزلهها شاهد آن هستیم.
در آخر بد نیست که توجه همه ما به یک نکته بسیار اساسی یا بهتر بگویم یک سؤال بسیار اساسی جلب شود که هزینههای خدمات مهندسی ساختمان به خصوص هزینههای مهندسین بابت اجرای ساختمانها در کشور چند درصد هزینههای بحرانهای بعد از زلزلهها هست؟! با چند درصد هزینههای زیر میتوان هزینه مهندسی ساختمانها و به خصوص اجرای پروژهها توسط تیمهای مهندسی را تأمین کرد:
۱-خرید کانکس و چادر
۲-غذا، دارو و درمان
۳-ساختوساز مجدد
۴-تخریب کامل و از بین رفتن منابع ملی ناشی از اجرای غیر مهندسی و نه ناشی از زلزله
۵-منحرف شدن بخش عمدهای از نیروهای لشکری و کشوری از خدمات روزمره و تکالیف اصلی خود به دلیل امدادرسانی به آسیب دیدگان و قرار گرفتن کشور در شرایط بحران
۶- قلبهای شکسته مادران داغدار
۷- پدران دست تنگ شرمنده در برابر خانواده و…
فکر میکنید با چند تومان از هزینههای مادی، معنوی، روحی و عاطفی که به زلزلهزدگان شهرهایی چون بم یا کرمانشاه ناشی از تخریبهای زلزله تحمیل گردید دستمزد مهندسان ساختمان برای اجرای ساختمانها یا نظارت و مدیریت مستمر و دائمی در زمان ساخت تأمین میشد؟؟؟
از همه مردم عزیز و مسئولین محترم کشورم ایران درخواست میکنم جواب سؤالهای بالا را خودتان محاسبه کنید و اگر ملاحظه کردید که هزینههای مهندسی از مصیبتها، دوبارهکاریها و خرجهایی که برخی از آنها را شرح دادم بیشتر یا حتی برابر میشود حق با شماست و وجود ما مهندسین ساختمان در چرخه ساختوساز کشور اضافی و هزینه حقالزحمه های ما خرج بیمورد است؛ آنگاه بنده به شما حق می دهم که کاملاً عاقلانه است که ما مهندسین را از جامعه کاری کشور حذف کنید.
مهرداد رنجبر، نویسنده کتاب از پروانه تا کاشانه
6 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
خیلی عالی و غیر منتظره بود
اصلا فکرش رو هم نمی کردم همچین ارتباطی بشه بین یک خواننده محبوب و یک مهندس با تجربه 🙂
ممنون از توجه تون هادی عزیز
جامع و کامل.درود بر شما استاد عزیز
تشکر آقای مهندس پرندوار. به امید روزی که ساختمان سازی در کشور ما فقط به دست متخصصین انجام بشه
درود بر شما
خلاء قشر مظلوم تخصصی در جای جای کشور و نه تنها در عرصه ساخت و ساز کاملا مشهود است.تصادفات جاده ای، وقوع سیل های خانمان خراب کن،وجود زلزله های ناشی از خشک کردن منابع آب های زیر زمینی،وقوع کلاه برداری های مکرر و شیادانه در بازار های مالی، تقلب در اجناس ، بیماری های ناشی از عدم بهداشت روان و…. همه نمونه های بارز دیگری هستند که با آ«ها دست و پنجه نرم می کنیم.
گویی که به عصر حجر رفته ایم و مجددا برای ارتزاق از وسایلی مثل نیزه و چاقوهای سنگی استفاده می کنیم.
به خودمان رحم نکنیم پس توقع هم نداشته باشیم که به ما رحم شود یا دیگر کشورها به حقوق ما احترام بگذارند.
هوش مالی یعنی آینده نگیری و اعتبار سازی و جلوگیری از کار مجدد و دوباره کار و جلوگیری از هزینه های عاطفی که غیر قابل جبران و برگشت هستند.
پول را برای چه می خواهیم اگر زندگی نداشته باشیم.
مهندس رنجبر عزیز کاملا استادانه و موشکافانه به قضیه نگاه کردید و بادلسوزی به دنبال آموزش مردم در این زمینه هستید تا لااقل اگر از امثالهم استفاده نمی شود خودشان آموزش ببینند که چگونه عمل کنند و این یعنی قانون دوم هوش مالی که همان حفاظت از سرمایه مادی و معنوی است.
سپاس از یادآوری به جای شما
ممنون از اظهار نظر دقیق و درست شما کاوه نجاری عزیز
کاملا صحیح فرمودید و برای اثبات فرمایشات جنابعالی میشه عرض کرد که اثرات مثبت احترام گذاشتن به تخصص ها و کار را به متخصص واگذار کردن بر هیچ یک از جوامع پیشرفته پوشیده نیست و همین امر هم باعث پیشرفتهای عظیم آنها در همه عرصه ها شده است و برعکس آنهم متاسفانه…